به بــــهانۀ دوست

سبک زندگی،فرهنگ و سیاست به انتخاب من

به بــــهانۀ دوست

سبک زندگی،فرهنگ و سیاست به انتخاب من

مشخصات بلاگ
به بــــهانۀ دوست

خدای من!
"اشهد انّ" هرچه دارم تو ...
و من می نویسم به بهانه تو ...
---
امام من!
و من ساده می نویسم
مثل حس خوب بودنِ تو
که سادۀ ساده ، آرامم می کند...
---
و هر گز امید از کف مده
آنگاه که چیز دیگری برای دادن
در کف داری...
---------------------------------
اگر این جمهوری اسلامی شکست خورد، اسلام مدفون می‌شود؛
دیگر خیال نکنید بعدها شما بتوانید دوباره یک کاری انجام بدهید.
مسئولیت یک همچو مسئولیتی است.
انبیا و اولیا و همه خونشان را دادند برای حفظ این.
(حضرت امام خمینی،صحیفه نور، ج8، ص۵۲۵)
-----------------------------------------
«هرگاه دیدید دشمنان از شما تعریف کردند
معلوم می‌شود عیبی در کار است و هرگاه
دیدید که دشمن از کار شما ناراحت و عصبانی
است بدانید درست عمل کرده‌اید.»
(حضرت امام خمینی،صحیفه نور، ج17، ص250)
-----------------------------------------------------
کسانی که به جوانان انقلابی با بدبینی نگاه می‌کنند
و تلاش دارند آنها را منزوی کنند،
به انقلاب و کشور خدمت نمی‌کنند.
البته این جوانان هیچگاه منزوی نخواهند شد.
(حضرت امام خامنه ای 92/12/15)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی» ثبت شده است

بعد از توافق ژنو (یا همان تسلیم قدرت های جهانی مقابل ایران!) که باعث شد تمامی امتیازهای خود (از جمله غنی سازی 20%) را درجا به طرف غربی تقدیم کنیم این سوال پیش می آمد که آیا جناب ظریف کارت دیگه ای هم برای ما باقی گذاشته که بتونیم در دور بعدی مذاکرات از آن استفاده کنیم؟ تا اینکه جناب "تخت روانچی" ما را از گمراهی خارج کردند و فرمودند البته که کارت دیگه ای مونده ،پس فکر کردی زمان احمدی نژاد برای چی این همه اورانیوم 5% تولید کردیم؟ خب بالاخره باید یه روزی به درد بخوره دیگه! حالا وقتشه که بدون عبور از خط قرمز!، بر سر حق غنی سازی 5% مذاکره کنیم.

بگذریم،

ظاهرا اختلاف ما با باند نیویورکی ها (یک لابی سیاسی در وزارت امورخارجه ) در یک نکته خلاصه می شود:

مثلا محمدجواد ظریف (با تجربه بیش از دو دهه زندگی در آمریکا به ویژه ادامه تحصیل در زمانی که مردم ایران زیر بمبهای آمریکایی صدام جان میدادند) معتقده: آنچه میان ایران و غرب وجود دارد صرفا یک سوءتفاهمه و رفع شدنی نه بیشتر و ما دو راه بیشتر نداریم یا باید جلوی غرب بایستیم یا باید دوطرف این سوء تفاهم ها را به هر قیمتی برطرف کنند و چون ما نمیتوانیم جلوی غرب بایستیم  مجبوریم راه دوم را انتخاب کنیم یعنی رسیدن به یک راه میانه برای پایان اختلافات و به عبارت دیگر یعنی راهبرد کذایی"برد-برد"

دیدگاه مقابل نیز معتقده: وقتی هیچیک از دو طرف حاضر نیستند از اصول خود کوتاه بیایند و یا یکی از طرفین به طور مکرر نشان داده که صداقت ندارد و حتی به چیزی کمتر از تهدید نظامی و نابودی طرف مقابل قانع نیست اصلا راهکار برد-بردی وجود ندارد و تجربه نشان داده ،برد یک طرف برابر با باخت طرف دیگر است چون اصولا اشتراکی ندارند.اگر هم مجبور شدیم امتیازی به طرف مقابل بدهیم باید از گرفتن امتیازی هم وزن آن مطمئن شویم.

رهبر انقلاب:

"در مقابل افکار جهانی و نگاه‌های جهانی، ملت ایران در هیچ مسئله ای باید اظهار ضعف و عقب‌نشینی نکند...هرگونه انفعال در مقابل دشمن، دشمن را تشجیع می کند به اینکه توقع بیشتری را مطرح کند..."

 «ملّت باید بیدار باشد، تبلیغاتچى‌هاى دشمن تبلیغ میکنند که اگر ما در مقابلِ طرف مقابل تسلیم شدیم، همه‌ى مشکلات اقتصادى و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است.  همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزى هم جمهورى اسلامى عقب‌نشینى کرد و مسئله‌ى هسته‌اى همانطور که آنها میخواهند، حل شد ؛ خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، بهانه‌هاى دیگر را به‌تدریج پیش میکشند.»


کلا نحوه تعامل ایران و غرب به خصوص در مساله هسته ای و حواشی آن خیلی جالبه؛

شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد در هر دوره‌ای که مسئولان اجرایی کشور اقدام به عقب نشینی کرده‌اند، دشمن گستاخ تر شده و فشار خود به کشور را افزایش داده است:

 • در دوره آقای هاشمی که تلاش زیادی برای نزدیکی به دولت آلمان صورت گرفت، دولت آلمان با به راه انداختن جنجال دادگاه میکونوس اقدامی تهاجمی علیه ایران را آغاز کرد که موجب خروج سفرای کشورهای اروپایی از ایران شد. در آن زمان ورود و واکنش محکم مقام معظم رهبری در برخورد با مسئولان اروپایی باعث شد تا کشورهای اروپایی عقب نشینی کردند و سرافکنده به کشور بازگشتند. 
 • در دوره خاتمی حرکت عقب نشینی در برنامه هسته‌ای ایران توسط تیم حاکم طراحی شد. علی رغم عقب نشینی‌ها کشورهای غربی مداوم پیش روی کردند و حتی وجود سه سانتریفیوژ تحقیقاتی تهران را نپذیرفتند. در این شرایط کشور آمریکا بیشترین هجمه علیه ایران را شروع کرد و با محور شرارت خواندن ایران حرکت تهاجمی تا نزدیک به حمله نظامی را اغاز کرد که بالاخره به خیر گذشت و در آخر با دستور رهبر انقلاب،از تاسیسات هسته ای فک پلمپ شد.
 • در دوره آقای احمدی نژاد، مسئولان دولتی به پیشنهاد اوباما که از طریق کشورهای برزیل و ترکیه ارائه شده بود، اعتماد کردند. ولی نهایتا آمریکا و کشورهای غربی نه تنها به وعده خود عمل نکردند، بلکه شدیدترین قطعنامه تحریمی سازمان ملل را علیه ملت ایران تصویب کردند. 
و حالا به چند نمونه از تدبیرهای حلقه نیویورکی ها در خالی کردن دست نظام اشاره می کنیم:
- در دوره خاتمی با شتاب عجیبی منع تولید و انبار بمب های خوشه‌ای، مین گذاری، شیمیایی و میکروبی به تصویب می رسد و جالب آن است که برای هریک از آنها امکان دریافت د‌هها امتیاز از طرف غربی متصور بود اما تصویب یک طرفه این قراردادها تنها باعث تحمیل بیشتر نظارت جهانی برکشور شد.

رئیس وقت مرکز بررسی راهبردی وزارت خارجه: هنگامی که استراتژی ضعیف ظریف که نشان واضحی از وادادگی سیاسی داشت به ما رسید ما آن را رسماً رد کردیم. در آن ایام ما معتقد بودیم که با انجام این امر توسط ایران تمام امتیازها یا برگ‌های برنده از دست ایران خارج شده و باز هم غرب از میزان کم امتیازات ناراضی و خواهان امتیازات بیشتری می شود.به علت مخالفت ما این استراتژی به شورای استراتژیک رفت، خرازی در آن جلسه به اهمیت اعتمادسازی و انجام تمام بازرسی‌ها تأکید می کرد اما من در پاسخ گفتم آقای خرازی، حتی اگر به امریکا تعظیم هم کنیم، جزو بچه بدها هستیم و لذا با انجام این استراتژی تنها امتیاز از دست داده ایم و این استراتژی تنها خالی کردن کشور از امکانات است.

ولی استراتژی مطروحه از سوی ما استراتژی عمل متقابل بود به این معنی که با کسب هر امتیاز یک امتیاز بدهیم نه آن که تمامی امتیازهای خود را درجا بدهیم و منتظر بذل محبت طرف مقابل باشیم. خرازی بعد از بیان نقطه نظرات گفت این امر تخصصی بین المللی است و آنان یعنی باند نیویورکی ها بهتر می دانند که با جامعه جهانی چگونه برخورد کنند و حتماً سازمان بین المللی امتیازهای ما را پس خواهند داد! (و دیدیم که چقدر پس دادند)


- همچنین در دوره ای که روحانی مسئول پرونده هسته ای بود توافقنامه سعدآباد در سال 2003 به امضای طرفین رسید. در واقع این توافقنامه همان قطعنامه سپتامبر 2003 است یعنی ما در سعدآباد تعلیق غنی سازی اورانیوم،اجرای سریع پروتکل الحاقی و ارائه یک اظهارنامه کامل درباره تاریخچه فعالیت های هسته ای در ایران را پذیرفتیم. البته در آن توافقنامه اروپایی ها در مقابل سه تعهد داشتند نخست کمک به توسعه فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران و در ادامه اقدام به عاری شدن منطقه از سلاح‌های هسته ای و محدود کردن برنامه هسته ای اسرائیل و در نهایت بسته شدن پرونده هسته ای ایران درآژانس بین المللی انرژی اتمی؛(تعهداتی که همگی محقق شد!)

ولی این پایان موفقیت روحانی نبود اروپاییان اعلام کردند که بیانیه سعدآباد و تعلیق در نطنز تمامی خواسته های ما را تأمین نمی کند و نیاز به اقدامات بیشتری هست لذا در نهایت ایران در فوریه 2004 طی توافقنامه بروکسل ساخت قطعات و مونتاژ ماشینهای سانتریفیوژ را هم به تعلیق درآورد، اصلاح طلبان البته از اینکه اروپاییها تعهد کرده بودند که پرونده هسته ای ایران از دستور کار اجلاس ژوئن2004 (خرداد83) خارج می شود، شادمان بودند. البته همانطور که انتظار می رفت غربی ها به این تعهد ساده خود هم عمل نکردند.

باند نیویورکی ها البته هنوز به موفقیت کامل دست نیافته بود! لذا در نهایت طی توافقنامه پاریس در نوامبر 2004 (آبان83) ایران نه فقط قطعه سازی و مونتاژ ماشینها را بلکه کلیه فعالیتهای مربوط به ساخت سوخت هسته ای را به حالت تعلیق درآورد.

دسته گل های تیم مذاکره کننده روحانی:

1-جاسوسی

- حسین موسویان یکی دیگر از اعضای باند نیویورکی ها و معاون روحانی به دلیل اتهامات امنیتی بازداشت شد.

وزارت اطلاعات رسماً اقدامات موسویان را جزو مصادیق روشن جاسوسی اعلام کرد.وزارت اطلاعات صریحاً معتقد است که موسویان در پوشش مسئولین نظام دست به جمع آوری اطلاعات زده است و آنان را در اختیار بیگانگان قرار داده است.وی بعد از بازداشت هشت روزه، با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد می‌شود. در نهایت ۲۰ فروردین ۱۳۸۷ دادگاه انقلاب تهران موسویان را به اتهام «اخلال در امنیت ملی» مجرم شناخت و به دو سال حبس تعلیقی و پنج سال محرومیت از مشاغل دولتی محکوم کرد.موسویان تا چندی پیش در امریکا اقامت داشت و با روی کار آمدن دوستان سابق خود در دولت فعلی به ایران آمد و البته دیروز دوباره به امریکا بازگشت.

2-هزینه تراشی برای نظام با دائمی کردن عضویت در "ان پی تی"

-  ظریف معاون وقت بین الملل وزارت خارجه از ورود هر فرد غریبه ای به درون مجموعه خود جلوگیری می کرد حتی یک بار که ولایتی به پیشنهاد یکی از مشاوران خود قصد انتقال یک دیپلمات اصولگرا را به این مجموعه داشت، با جواب عجیب ظریف مواجه شد: «ما در بخش بین الملل همه با هم رفیق هستیم و یکدیگر را با اسم کوچک صدا میکنیم و ورود فرد جدید گعده ما را به هم می ریزد.»

به واسطه فعالیت و مشاورت های گعده مذکور، NPT  در کشور دائمی می شود. رژیم شاهنشاهی در سال 1968 معاهده NPT را 25 ساله به امضا رسانده بود؛ با پایان این 25 سال با طرح دائمی کردن این موضوع در آژانس به یکباره سیروس ناصری با یک دست بلند کردن ساده تمامی منافع را به سخره می گیرد.حتی رژیم پهلوی هم به عنوان یک نظام سرسپرده اعلام می کند که ایران هنگامی NPT را به صورت دائم امضا می کند که جامعه جهانی برای عاری ماندن خاورمیانه از سلاح اتمی تضمین بدهد.

جالب‌تر آن است که برای دائمی کردن NPT هیچگونه مجوزی از مجلس شورای اسلامی و هیچ مصوبه ای از هیأت دولت و شورای عالی امنیت ملیدریافت نشده بود و امضای سیروس ناصری آغازی برای چالش هسته ای کشور به حساب می آید.البته از همین رو بود که نمایندگان جهانی سرمست از پیروزی بی تلفات خود کف مرتبی را برای سیروس ناصری نواختند.

3-اتهامات مالی عضو تیم مذاکره کننده روحانی

سیروس ناصری نائب رئیس هیات مدیره شرکت نفتی کیش اورینتال در سال ۸۴ به جرم دادن رشوه و خیانت به کشور در جریان قرارداد کنسرسیوم هالیبرتون- اورینتال توسط دستگاه قضایی مورد پیگرد قرار می گیرد.دو نفر اصلی که از سوی شرکت ایرانی و شرکت آمریکایی، مسئول پیگیری عقد این قرارداد بودند، سیروس ناصری و «دیک چنی»، نئومحافظه کار مشهور آمریکایی و معاون وقت رئیس جمهور آمریکا بود.نهایتا در حالی که همه چیز در جریان پرونده بر علیه ناصری اقامه شده بود به ناگاه، وی در جریان برگزاری دادگاه مربوط به این پرونده، تبرئه گردید! اما مسئولین شرکت آمریکایی هالیبرتون توسط دستگاه قضایی این کشور، به دلیل پرداخت رشوه به جریمه نقدی محکوم شدند! تا به امروز نیز مشخص نشد که چگونه ناصری از این پرونده تبرئه شده است! وی بعد از به روی کار آمدن دولت احمدی نژاد از کشور خارج شد و 2 سال پیش بازگشت.

شاید به همین علت بود که چند سال بعد، رهبر انقلاب تلویحا به این موضوع اشاره کرده و فرموده بودند: «بحمداللَّه پایگاه سیاسى کشور و منزلت اجتماعى ملت ایران در جهان افزایش پیدا کرده است. قبلها، دشمنان ما خیال مى‏ کردند زمینه را فراهم کرده ‏اند یا فراهم خواهند کرد و با یک حرکت دست، مى‏ توانند کشور را از این رو به آن رو کنند. امریکایی ها این حرف را گفتند. چند سال قبل از این، عده ‏اى از سیاسیون امریکایى به طور محرمانه و مخفیانه - ما مطلع نشدیم، بعد که برگشتند مطلع شدیم - به ایران آمده بودند و با بعضى از محافل نامساعد با نظام نشست و برخاست کرده بودند؛ وقتى رفتند گفتند در ایران کسانى هستند که منتظر یک اشاره‏ ى ما هستند تا علیه نظام شلیک کنند. امروز حقیقت براى آنها روشن شده است. نه فقط نمى‏ توانند سلطه پیدا کنند، حتّى لطمه هم نمى‏ توانند بزنند.» (۲۱/۸/۸۵)

هاشمی و بمب اتمی اسلامی!

سلطانی معاون سابق نمایندگی ایران در سازمان‌های بین المللی در وین در پاسخ به این که چرا ما در سال 1998 و بعد از آزمایشات هسته ای هند و پاکستان براساس بند 10 معاهده NPT از آن خارج نشدیم، گفت: یکی از اشتباهات سیاست خارجی ما همین بود که از این معاهده خارج نشدیم زیرا براساس بند 10، امنیت ملی ما تهدید شده بود.حتی دولت هاشمی با ارسال تبریک برای دولت پاکستان از بمب اتمی این کشور به نام بمب اتمی اسلامی یاد کرد!

توصیه میکنم حتما ویدیوی زیر را ببینید:

مصاحبه جنجالی دکتر اکبر اعتماد رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در زمان شاه با BBC فارسی

 منابع و پی نوشت ها:

ظریف:"اگر به ایجاد صرفا یک خراش بر روی سوتفاهم موجود کمک کرده باشم، راضی خواهم بود و فکر می‌کنم این کار را کرده باشم."

همه چیز درباره "نیویورکی‌ها" در وزارت امور خارجه ایران

چرا تحریم‌ها به برنامه هسته‌ای ایران ارتباط ندارد؟

آیا در سفر بعدی به ژنو برای "سیروس ناصری" هم بلیط رزرو شده؟

 تخت روانچی : ایران در دور آتی مذاکرات درباره ذخایر اورانیوم 5 درصد چانه زنی می کند + فیلم